Rahbare Rap Fars Lyrics & Tabs by Reza Pishro
Rahbare Rap Fars
guitar chords lyrics
"اینترو"
هو هو هو هو ها ها ها
سر پایین
آهنگ ساز پیشرو
زنگ رپ
"کروس"
پیشرو یه مبارزه با ارباب پلیدی
چون این روزا زیاد شده تب جنگهای صلیبی
اما روح کلمات من به تن داره شمشیری
که نمونشو تو کل دنیا همواره ندیدی
"ورس 1"
صبح تا شب پا میکروفونم با استایلای وحشی
رضا رپ فارسو نجات داد و وجدان داشت نمیکنی پیکار باش
درو باز کن زندان بان به تو اخطار میدم
میام تو میدونتو پر میکنم ذهنتو امروز
رضا رپ فارسو نجات داد و وجدان داشت نمیکنی پیکار باش
درو باز کن زندان بان به تو اخطار میدم
میام تو میدونتو پر میکنم ذهنتو امروز
بدرود...
اومده شاه تهرون
دوباره جرقه زده ذهنشو
خماره برگشته با شعرای درنده ، جنگنده
میخواد سلطان جنگل شه باز
خواستم مغزم بم داد
خنجرو بنداز ضربان قلبمو بشمار
همتون منو ول کردین تا موندم بین عقلم و احساس
رپ منو انداخت پایین رپ منو معتاد کرد
رپ منو زندان انداخت خوانوادمو انداختم دور
گفتم میکم کو...
رپ منو برد بالا مث اوباما مث مولانا
دیدم جلو پام گوداله باز
فقط گفتم خدایا...
"کروس"
پیشرو یه مبارزه با ارباب پلیدی
چون این روزا زیاد شده تب جنگهای صلیبی
اما روح کلمات من به تن داره شمشیری
که نمونشو تو کل دنیا همواره ندیدی
"ورس 2"
من اونقدر غول هستم
که هیچکی رو رو دستم
نمیبینم و دور از من
هیچکی هیچی نی هو هه هه
اصلا" ابدا"
من کمتر از هر طرح و چیزی مصادف نیستم
دشمنام پس نرن وسط
تو چنگ من هستی این نمیتونی برگردی
به هر ترتیب من میشم به برق و ببر تبدیل
بی زنجیر و شمشیر بی اجی مجی
ترجیحا" جیغ بزن میشیم به آلبوم وحشی نزدیک
این اسم آلبوم نیس
تو فنج پلیسی
وگرنه هیچوقت نمیذارم اشتباه کنی
اگه اژدها شدی ما پر اشتها شدیم
دیگه حل نمیکنه این اختلافو میز
تو سنگر توام به رفقا بگو عجله کنن
جنگ کش میشی تو خلوت غربت
فشار میاری به مرکز مخم و دفتر مردت
داشتم شعر مینوشتم و بود راننده تاکسی تو حیرت
گفت ایول ازش سوال کردم که دوست داری باشی تو شعرم؟
گفت که آره میشه پونصد تومن قابل نداره
گفتم منه جنگجو میخونم تا تو بشی خارج از خوابت
مث وقتی که ریدم به خیلیا شدم خارج از صامت
من رهبر رپ فارسیم یه غول کاملا" با حس...
آها...
"اوترو"
خیلیا خارجن و هنوز رفیق مان
خیلیام میگن هنوز رفیق مان ولی خارجن...
خارج باشین... هه هه... خوشحال باشین...
"کروس"
پیشرو یه مبارزه با ارباب پلیدی
چون این روزا زیاد شده تب جنگهای صلیبی
اما روح کلمات من به تن داره شمشیری
که نمونشو تو کل دنیا همواره ندیدی